پیش گفتار:
تا آنجا که تاریخ بشر به یاد دارد، اندیشه انسان همواره با دو پرسش بزرگ روبه رو بوده است: یکی در چیستی جهان و دیگری در چگونه زیستن خود. ای بسا پاسخهایی را که بدین دو پرسش داده شده است بتوان پایه ها و مایه های دلمشغولی او در طی هزاران سال از زندگی اش دانست. انسانها برای پاسخگویی به این پرسشها تکاپویی آغازیده اند که دست کم تا زمانی که همه حجابها از دیدگان دل و جان فرو نریزند پایدار خواهد بود، چرا که انسان یک “شدن” است و این تکاپو مبدأ و مقصد آن. فیلسوفان و عارفان، هر کدام با رهیافتی خاص، خود را وقف یافتن پاسخ به این پرسشها نموده اند تا جان ناآرامشان را آرام و شوق بی قرارشان را کام بخشند. و آن گاه که قصه بلند اندیشه بشر را که در پیچ و خم زمان و فراز و نشیب مکان همچنان در حال گفته شدن است از زبان مکاتب مختلف به استماع می نشینیم، گویی همه را در تب و تاب پاسخگویی به این پرسشها می یابیم.
در عصر جدید نیز تلاش برای یافتن پاسخهایی در خور، و این بار با ابزارهایی نوین و دگرگونه، ادامه یافت و اندیشمندان، به منظور رهایی از تردید و دستیابی به یقین، به اندیشه ورزی پرداخته، بحث کرده، قلم حق و باطل از دیدگاه قرآن فرسوده اند. اینان به رهایی علم از سایه مابعدالطبیعه همت گماردند و در این راه تا آنجا پیش رفتند که خواستند تفکر فلسفی را نیز علمی کنند و به همان سان که علوم تجربی را از چنگال غایتمداری ارسطویی نجات بخشیدند، تفکر فلسفی را نیز از هر گونه تعلق به آن برهانند. محصول این تلاش جداانگاری مطلق “هست” و “باید” شد که از وجوه ممیزه فلسفه اخلاق نوین است و تأثیر آن در همه شاخ و برگهای علم اخلاق مشهود بوده است. ارزیابی محصولات نهضت روشنگری و اینکه آیا راه به مقصد یافته یا خیر، پرسشی است که در عصر پسا تجدد دستمایه بحثها و جدلها شده، بشر امروز را بار دیگر در پهنه پرتلاطم شک و شک گرایی و گاه پوچ انگاری و هیچ انگاری افکنده است.
آنچه فراروی شماست کوششی است برای یافتن آن خواسته دیرینه و انبوه پرسشها و چالشهایی که برانگیخته است، و این بار از زبان اندیشمندی که با ذهن کاوشگر خود، فلسفه و عرفان را به مدد خواسته و به غواصی در ژرفای اقیانوس بیکران وحی به جستجوی درهای تابناک بستر آن پرداخته است.
رابطه “هست” و “باید” در اینجا نیز از محورهای کلام است که تلاش شده با مراجعه به کلام وحی به گونه ای دلکش و جذاب پیوند داده شود که به نظر می رسد در نوع خود کم نظیر باشد. حاصل این پیوند راهی است که فراروی انسان گشوده می شود تا به دور از دل نگرانی، سرگردانی در وادی حیرت را فرو گذارد و سامانداری و هدفمندی عالم کبیر، نشاط و تحرک و جهت گیری در خور او را در عالم صغیر به وجود آورد. به دنبال این گونه فهمی است که پیروزی حق بر باطل، که ذکر آن در همه ادیان الهی به میان آمده است، معنایی بس فراخ و تجلیی بس روشنگر مییابد؛ پیروزیی که قطعیت آن در زمانهای خاص تحقق خواهد یافت و با این همه در هر گامی که برای احقاق حق و ابطال باطل برداشته می شود نیز ظهور می یابد و در پرتو آن هر مصلحی خود را عضوی از سلسله به هم پیوسته اصلاحگران می یابد و با یقین به کامیابی مسلکش ناکامیها را به جان می خرد.
کتاب حاضر شامل چهار گفتار است که سه گفتار آن حاصل بحث و گفتگوهایی است که آیت الله شهید دکتر بهشتی (آعلى الله مقامه) در انجمن اسلامی پزشکان داشته، و دیگری بحثی است با عنوان “تسلیم حق بودن” که از میان سلسله بحثهای تفسیر قرآن ایشان انتخاب شده است. روش بحث و منش گفتگوی آن عالم عامل نیز جای بسی تأمل و تعمق دارد. حاضران در این جلسات هیچ گاه خود را شنونده صرف نمیدانستند بلکه شرکت فعال در این جستجو را با میل و رغبت پذیرا می شدند و خود را در این تلاش سهیم می یافتند. شهید آیه الله بهشتی بحث خود را با جستار در مفاهیم رایج گفتاری آغاز می کند و گام به گام جویندگان مشتاق حقیقت را همراهی می کند تا به قرائتی دست یابند که در تفسیر آن مفاهیم موفقتر است.
از آنجا که ممکن است بعضی از خوانندگان آن روزها را به یاد نیاورند و با گمان اینکه یادآوری حال و هوای آن مجالس خالی از فایده نیست، اشارتی هر چند کوتاه در این باب ضروری است.
از تشکیل انجمن اسلامی پزشکان تا جلسات بحث و گفتگویی که در این کتاب آمده بیش از ۱۹ سال می گذشت. در طی این سالها و به تدریج محفلی علمی و تشکیلاتی برای همکاری و ایجاد ارتباط بین افراد مسلمان جامعه پزشکی به وجود آمده بود و بعضی از جلسات آن به طور مشترک با اعضای انجمن اسلامی مهندسین که آن نیز قدمتی دیرینه داشته تشکیل می شد. از جمله سخنرانان این جلسات می توان از چهره های بارز مبارزات حق و باطل از دیدگاه قرآن آن زمان مرحوم آیه الله طالقانی، مرحوم مهندس بازرگان، مرحوم استاد شهید آیه الله مطهری و مرحوم شهید آیت الله بهشتی نام برد. نکته جالب توجه اینکه در حالی که صمیمیت و دوستی حاکم بر فضای این جلسات بوده، شنوندگان خود را در بحث و گفتگو با سخنرانان آزاد می دیدند و همین بر غنای مباحث مذکور افزوده است. در میان سؤال کنندگان نام چهره های آشنا مانند شهید دکتر فیاض بخش و شهید دکتر لواسانی نیز دیده می شود که بر جذابیت بحثها می افزاید.
بحث “تسلیم حق بودن” از میان سلسله بحثهای تفسیر قرآن مرحوم شهید آیت الله دکتر بهشتی برگزیده شد که بین سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۵۶ و در شامگاه یکشنبه هر هفته در جمعی که پوشش مبارزاتی “هیئت مکتب قرآن” را برای خود انتخاب کرده بود و به طور سیار در منزل افراد تشکیل می شد ایراد شده است. در میان گردانندگان و شرکت کنندگان آن جمع، که از اقشار مختلف بودند، نیز نام شهدای گرانقدری چون شهید صادق اسلامی و شهید علی درخشان به چشم می خورد.
دست تقدیر، همه این شهیدان والامقام را به گواهی مظلومیت و حقانیت حق و ناپایداری باطل در فاجعه اسف انگیز هفتم تیرماه سال شصت فرا خواند.
درباره کتاب حاضر تذکار چند نکته ضروری است:
اول این که در ویراستاری مطالب به حداقل تغییرات لازم و حداکثر وفاداری به متنهای استخراج شده از نوارها پایبند بوده ایم. دیگر این که بین کتاب حاضر و مجموعه نوارهای “حق و باطل در قرآن” که با همکاری شرکت صوتی و تصویری سروش منتشر شده است تفاوتهایی دیده می شود که عمدتا ناشی از محدودیتهای فنی است که محدود بودن زمان نوارها و نامطلوب بودن کیفیت صدای برخی از سؤال کنندگان از آن جمله اند. از همین روی و به ناچار، پرسش و پاسخها ار آن نوارها غایب است.
نکته دیگری که در خور ذکر است این که تا آنجا که در توان بوده، نام سؤال کنندگان ذکر شده است اما در مواردی یافتن نام افراد میستر نشده که امیدواریم در چاپهای بعدی این نقیصه نیز برطرف گردد.
سه دیگر این که بحث «تسلیم حق بودن» در آن مجموعه وجود نداشت که به دلیل ارتباط تنگاتنگ آن با بحث “حق و باطل در قرآن” در کتاب حاضر آورده شده است.
امید است مجموعه مباحث این کتاب مقبول خاطر خوانندگان گرامی قرار گیرد و گامی هر چند کوچک در معرفی اندیشه های آن شهید فرزانه باشد. در پایان بر خود فرض می دانیم از همه کسانی که در تدوین و نشر این کتاب ما را یاری داده اند، به ویژه آقای دکتر زرگری نژاد و جناب حجه الاسلام والمسلمین فاطمی نیا که در یافتن منابع و مآخذ از یاریشان بهره مند شدیم و همچنین ویراستاران محترم، آقایان مهروان و مرتضی شفیعی شکیب، سپاسگزاری کنیم.
بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله دکتر بهشتی
محمد رضا –
بسیار عالی و پر بار بود