بخش ششم
در سال ۱۳۳۹ ما سخت به فکر سامان دادن به حوزه ی علمیهی قم افتادیم و مدرسین حوزه جلسات متعددی برای برنامه ریزی نظم حوزه و سازماندهی به آن داشتند. در دو تا از این جلسات بنده هم شرکت داشتم، کار ما در یکی از این جلسات به ثمر رسید.
در سال ۱۳۳۹ ما سخت به فکر سامان دادن به حوزه ی علمیهی قم افتادیم و مدرسین حوزه جلسات متعددی برای برنامه ریزی نظم حوزه و سازماندهی به آن داشتند. در دو تا از این جلسات بنده هم شرکت داشتم، کار ما در یکی از این جلسات به ثمر رسید.
به هر حال بعد از کودتای ۲۸ مرداد در یک جمع بندی به این نتیجه رسیدیم که در آن نهضت، ما کادرهای ساخته شده کم داشتیم، باز این مسئله مفصل است. بنابراین تصمیم گرفتیم که یک حرکت فرهنگی ایجاد کنیم و در زیر پوشش آن کادر بسازیم؛
در طول این سالها فعالیتهای تبلیغی و اجتماعی داشتیم. در سال ۱۳۲۶، یعنی یک سال بعد از ورود به قم، با مرحوم آقای مطهری و آقای منتظری و عده ای از برادران، حدود هجده نفر، برنامه ای تنظیم کردیم که به دورترین روستاها برای تبلیغ برویم و دو سال این برنامه را اجرا کردیم.
به قم که آمدم به مدرسه ی حجتیه رفتم؛ مدرسه ای بود که مرحوم آیت الله حجت تازه بنیانگذاری کرده بودند. از سال ۱۳۲۵ در قم بودند و درس می خواندم.
در سال ۱۳۲۵ به قم آمدم. حدود شش ماه در قم بقیه ی سطح، مکاسب و کفایه، را تکمیل کردم و از اول سال ۱۳۲۶ درس خارج را شروع کردم. برای درس خارج فقه و اصول نزد استاد عزیزمان مرحوم آیت الله محقق داماد، همچنین استاد و مربی بزرگوارم و رهبرمان امام خمینی” و بعد مرحوم آیت الله بروجردی، و مدت کمی هم نزد مرحوم آیت الله سید محمدتقی خوانساری و مرحوم آیت الله حجت کوه کمری می رفتم.
در سال ۱۳۲۱ تحصیلات دبیرستانی را رها کردم و برای ادامهی تحصیل به مدرسهی صدر اصفهان رفتم. از سال ۱۳۲۱ تا ۱۳۲۵ در اصفهان ادبیات عرب، منطق کلام و سطوح فقه و اصول را با سرعت خواندم که این سرعت و پیشرفت موجب شده بود که حوزهی آنجا با لطف فراوانی با من برخورد کند؛