به هر حال بعد از کودتای ۲۸ مرداد در یک جمع بندی به این نتیجه رسیدیم که در آن نهضت، ما کادرهای ساخته شده کم داشتیم، باز این مسئله مفصل است. بنابراین تصمیم گرفتیم که یک حرکت فرهنگی ایجاد کنیم و در زیر پوشش آن کادر بسازیم؛ و تصمیم گرفتیم که این حرکت اصیل، اسلامی و پیشرفته باشد و زمینهای برای ساخت جوانها گردد. در سال ۱۳۳۳، دبیرستانی به نام دین و دانش با همکاری دوستان در قم تأسیس کردیم، که مسئولیت ادارهاش مستقیما به عهدهی من بود. تا سال ۱۳۴۲ که در قم بودیم، همچنان مسئولیت ادارهی آن را به عهده داشتم. در ضمن در حوزه هم تدریس می کردم و یک حرکت فرهنگی نو هم در آنجا به وجود آوردیم و رابطهای هم با جوانهای دانشگاهی برقرار کردیم. پیوند میان دانشجو و طلبه و روحانی را پیوندی مبارک یافتیم و معتقد بودیم که این دو قشر آگاه و متعهد باید همیشه دوشادوش یکدیگر بر پایهی اسلام اصیل و خالص حرکت کنند. در ضمن آن زمانها فعالیت های نوشتنی هم در حوزه شروع شده بود. ماهنامهی مکتب اسلام، مکتب تشیع، اینها آغاز حرکتهایی بود که برای تهیه نوشتههایی با زبان نو و برای نسل نو، اما با اندیشه عمیق و اصیل اسلامی و در پاسخ به سؤالات این نسل انجام میگرفت که من مختصری در مکتب اسلام و بعد بیشتر در مکتب تشیع همکاری می کردم. در سال های ۱۳۳۵ تا ۱۳۳۸ دورهی دکترای فلسفه و معقول را در دانشکدهی الهیات گذراندم، در حالی که در قم بودم و برای درس و کار به تهران می آمدم. در همان سال ۱۳۳۸ جلسات «گفتار ماه» در تهران شروع شد. این جلسات برای رساندن پیام اسلام به نسل جست وجوگر با شیوهی جدید بود که در هر ماه در کوچه قائن در منزل بزرگی برگزار می شد. در هر جلسه یک نفر سخنرانی می کرد و موضوع سخنرانی قبلا تعیین می شد تا در مورد آن مطالعه بشود. این سخنرانی ها روی نوار ضبط می شد و بعد آنها را به صورت جزوه و کتاب منتشر می کردند. از عمدهی آنها سه جلد کتاب گفتار ماه و یک جلد به نام گفتار عاشورا منتشر شد. در این جلسات هم مرحوم آیت الله مطهری و آیت الله طالقانی و آقایان دیگر شرکت داشتند و جلسات پایهای خوبی بود. در حقیقت گامی بود در راه کاری از قبیل آنچه بعدها در حسینیه ارشاد انجام گرفت و رشد پیدا کرد.
ادامه دارد…
منبع: من محمد حسینی بهشتی هستم/ صحفه ۱۸-۲۱