زیربنای شوم و خطرناک اجتماعی!

زیربنای شوم و خطرناک اجتماعی!

زیربنای شوم و خطرناک اجتماعی!

زیربنای شوم و خطرناک اجتماعی!

هیچ زیربنای اجتماعی[ای] از آن زیربنای شوم خطرناک‌تر نیست که انسانی یا انسان‌هایی بتوانند هرچه می‌خواهند بکنند، بی‌آن‌که بشود بر آن‌ها خرده گرفت و بی‌آن‌که بشود از آن‌ها بازخواست کرد. مسئولیت در جامعۀ اسلامی مسئولیت متقابل است. همه نسبت‌به یکدیگر مسئول‌اند:

«کُلُّکُمْ رَاعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ». بنابراین آن عامی[ای] که به عالم خرده می‌گیرد و می‌گوید این کار شما خلاف به‌نظر می‌رسد اگر در پاسخ انتقادش شنید که «برو، عالم را با جاهل بحثی نیست»، یک وظیفه بیشتر ندارد.

به نظر من، وظیفه‌اش این است که دیگر به دیدۀ عالم به آن فرد ننگرد، چون او جاهلی است اصطلاح‌دان، نه عالمی ره‌شناس. آن فردِ مادون که از زبان مافوقش در برابر هر انتقاد[ی] [این‌طور] می‌شنود که «من رئیس تو هستم، پس انضباط اداری و تشکیلاتی یا حزبی کجا رفته»، باید به او به‌دیدۀ مافوق ننگرد. این طاغوتی است که بر مسند کبریایی تکیه زده و شایستۀ اطاعت و فرمانبری نیست. جامعۀ اسلامی جامعۀ هوشیارها و زبان‌دارهاست. جامعۀ اسلامی جامعۀ مردم فضول است، نه از آن فضول‌های بی‌جا، [بلکه] زبان‌دار به این معنا که بره نیست. [جامعۀ اسلامی] جامعۀ بره‌ها نیست، جامعۀ آدم‌هاست.

📚 انسان از منظر قرآن، ص۱۵۳

انسان از منظز قرآن

#اندیشه_بهشتی_دفتر_اول
#انسان_از_منظر_قرآن

﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋
❞موسسه مطالعات اسلامی و علوم انسانی اندیشه بهشتی❝

پیمایش به بالا